سلیم تهرانی
غزل ها
شمارهٔ ۸۹۷: سحر زان شمع باشد تاب خورده
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
سحر زان شمع باشد تاب خورده که او شب باده در مهتاب خورده دلم بی نغمه ذوق از می ندارد گل ما آب از دولاب خورده بود پرورده ی سرگشتگی دل چو گوهر آب از گرداب خورده ازان زاهد ندارد ذوق گلشن که دایم باده در محراب خورده ز بی تابی گل این باغ گویی که آب از شبنم سیماب خورده مخورمی چون تراغم در کمین است گران خیز است صید آب خورده سلیم از می دلم خرم نگردد چه داند باده را، خوناب خورده سلیم تهرانی