سلیم تهرانی
غزل ها
شمارهٔ ۸۸۶: دل چو می رفت سوی زلف تو، شد جان همراه
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دل چو می رفت سوی زلف تو، شد جان همراه به ره هند شدند این دو پریشان همراه اولین گام به ره ماند چو میل فرسنگ گردبادی که مرا شد به بیابان همراه دل دیوانه ی ما فصل گل از عریانی نه گریبان به چمن برد و نه دامان همراه از رخ ساقی و چشم تر من مستان را همه جا ابر رفیق است و گلستان همراه چه خوشی باشدم از سیر گل و لاله سلیم؟ گر نباشد به من آن سرو خرامان همراه سلیم تهرانی