سلیم تهرانی
غزل ها
شمارهٔ ۸۷۰: بهار شد که رود هرکسی به راه چمن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بهار شد که رود هرکسی به راه چمن شکوفه رفت ز خلوت به بارگاه چمن بهار شد که ز شوخی دگر سوار شود به اسب چوب چو اطفال، پادشاه چمن بهار شد که ز خلوت صراحی و مینا روند از پی طاعت به عیدگاه چمن حریف لشکر خونریز غم نه ایم، ازان چو خیل سبزه گریزیم در پناه چمن ز باغ رفت و فتاد از قفای او چو قفس هزار رخنه به دیوار از نگاه چمن به عزم کوی بتان، احتیاج سامان نیست شراب توشه ی این ره بود چو راه چمن سلیم آفت غم را به دل علاجی نیست خزان نمی گذرد از سر گناه چمن سلیم تهرانی