سلیم تهرانی
غزل ها
شمارهٔ ۸۵۱: نیست در حشر محبت گفتگوی کشتگان
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نیست در حشر محبت گفتگوی کشتگان لاله ی این باغ دارد رنگ و بوی کشتگان نیست در مردن هم از قید تو آزادی، که هست موج آب تیغ، زنجیر گلوی کشتگان گر هوس را سر نبریده ست در دل عشق او چیست خون آلوده آهم همچو موی کشتگان گر ز دامان تو دست آرزو کوته کنند چون چراغ کشته نتوان دید روی کشتگان وقت کشتن کام ازو بستان که آن بدخو سلیم همچو جان دیگر نمی آید به سوی کشتگان سلیم تهرانی