سلیم تهرانی
غزل ها
شمارهٔ ۸۴۳: اختیار گوشه درمان است، همت می کنم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
اختیار گوشه درمان است، همت می کنم می نشینم همچو عنقا و فراغت می کنم تیغ چون خورشید نتوانم کشیدن بر کسی بر دل خود چون زنم ناخن، شجاعت می کنم هرچه کردم شکر آن را، روزگار از من گرفت شکر نشنیده ست، پنداری شکایت می کنم هست می دانم درین وادی، گذاری خضر را نقش پایی هرکجا دیدم، زیارت می کنم حرف چون در وقت خود باشد به جایی می رسد از تو دارم شکوه ها، اما قیامت می کنم بی تو ای گل پیرهن، هرگاه در شب های هجر سر به بالین می نهم، اول وصیت می کنم مشتری را مژده باد از بی وقوفی های من آب حیوان را چو خاک راه، قیمت می کنم روی اگر برتافتم از آینه بیهوده نیست معنیی خاطرنشان اهل صورت می کنم حاصل دین را برهمن می دهد در راه عشق خاطر از من جمع دار ای بت که خدمت می کنم وصف زلف او مپرسید از من ای آشفتگان زخم ها را همچو بوی خوش جراحت می کنم ذره را در محفل خورشید تابان راه نیست در حدیث وصل او بر خویش تهمت می کنم چون به لطفت خو گرفتم، کار مشکل می شود مهربانی پر مکن با من که عادت می کنم این دل دیوانه دیگر قابل اصلاح نیست من چه بی عقلم که مجنون را نصیحت می کنم همچو دولت در به در افتم، گر از روی طمع روی هرگز بر در ارباب دولت می کنم جوهر اصلی ز هرکس می شود ظاهر سلیم مدعی با من خصومت، من محبت می کنم سلیم تهرانی