سلیم تهرانی
غزل ها
شمارهٔ ۸۱۳: به کویت چون توانم من به این حال خراب آیم؟
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به کویت چون توانم من به این حال خراب آیم؟ که از بس ضعف، نتوانم ترا یک شب به خواب آیم به گلگشت گلستان می رود، ای عشق نپسندی که دشمن همعنانش باشد و من در رکاب آیم به صد خواری سزاوارم درین عالم، چه لازم بود به بزم دیگران ناخوانده همچون آفتاب آیم مرا چون می تواند آسمان گردآوری کردن؟ محال است این که همچون بحر در مشت حباب آیم درین دریا وجود من به چشمی درنمی آید نهنگم من، نه ماهی، تا سبک بر روی آب آیم چنان از گرم خونی الفتی با نیک و بد دارم که هرکس تب کند، چون نبض، من در اضطراب آیم ز مستی چون سلیم آهنگ بزم او کنم شب ها تمام راه را بر بوی دل های کباب آیم سلیم تهرانی