سلیم تهرانی
غزل ها
شمارهٔ ۷۸۳: مگذار ز دستم که گل باغ وفایم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مگذار ز دستم که گل باغ وفایم بر دست تو شایسته تر از رنگ حنایم از بس به ره عشق درو خار خلیده ست همچون دم ماهی شده هر پنجه ی پایم از فیض سبکروحی خود اوج گرفتم محتاج پر و بال نیم، مرغ دعایم مشکل بود از نقش قدم نیز جدایی در راه، چو خورشید، ازان رو به قفایم بی خار قدم قوت برخاستنم نیست چون شعله ز خار کف پا بر سر پایم نتوان ز دویدن به تو ای دوست رسیدن بر روی زمین، سایه ی مرغان هوایم فرزند خودم می شمرد مادر ایام ای کاش بپرسند که فرزند کجایم همچشم سلیم از اثر جهل بود غیر باور نکنی، جغد اگر گفت همایم سلیم تهرانی