سلیم تهرانی
غزل ها
شمارهٔ ۷۳۵: آتش به باغ زد ز خزان روزگار حیف
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آتش به باغ زد ز خزان روزگار حیف داغ چمن نه ایم، ز بلبل هزار حیف تأثیر نیست در دل ما فیض عشق را بر گلخن است سایه ی ابر بهار حیف از ورطه ای که مقصد ما جز خطر نبود نشکسته رفت کشتی ما برکنار حیف از خار پا چو شعله به رقصند رهروان در راه او پیاده خورد بر سوار حیف از موج اضطراب دلم آرمیده نیست آیینه ام چو آب ندارد قرار حیف عاقل به ماتم است رود هرکس از جهان مجنون این خرابه خورد بر غبار حیف بیکار نیستیم، ولی در جهان سلیم کاری نمی کنیم که آید به کار حیف سلیم تهرانی