سلیم تهرانی
غزل ها
شمارهٔ ۷۳۲: کنم به جام می اوقات عمر چون جم صرف
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کنم به جام می اوقات عمر چون جم صرف دماغ کو که کند کس به کار عالم صرف مرو به کعبه که می بایدت خمار کشید شراب می شود اینجا چو آب زمزم صرف ترا به گلشن روحانیان سروکار است درین چمن چه کنی آبرو چو شبنم صرف ز باد دستی ما خضر را نصیبی نیست که چون حباب کند عمر را به یک دم صرف نسیم گل به من آرد ز دوزخ و گوید که در بهشت مکن عمر همچو آدم صرف علاج زخم دلم ای طبیب مفت نشد که خونبهای ترا کرده ام به مرهم صرف چو گل به خنده کسی هرگزم ندید سلیم به گریه عمر مرا شد چو شمع ماتم صرف سلیم تهرانی