سلیم تهرانی
غزل ها
شمارهٔ ۶۷۹: بهار در قدح گل می غریب مریز
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بهار در قدح گل می غریب مریز درین پیاله بجز خون عندلیب مریز من آن نیم که چو عنقا شوم شکار کسی به راهم ای فلک این دانه ی فریب مریز به درد و صاف جهان همچو لاله راضی شو ز جام خویش ترا آنچه شد نصیب مریز مکن شتاب که هر کار وعده ای دارد به بیضه طرح قفس همچو عندلیب مریز به من جفای تو از روی حکمت است ای دوست ترا که گفت که خون من ای طبیب مریز بریز خون من ای ساقی، آن حلال تو باد ولی شراب به پیمانه ی رقیب مریز سلیم، تیغ زبان از غلاف بیرون آر ولیک خون کس از مهر چون خطیب مریز سلیم تهرانی