سلیم تهرانی
غزل ها
شمارهٔ ۶۴۱: دو روز عمر که خواه و نخواه می گذرد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دو روز عمر که خواه و نخواه می گذرد چنان که می بری آن را به راه، می گذرد هزار تفرقه از گریه در دل است مرا چو آن دهی که از آنجا سپاه می گذرد دوند سوی خیابان به دیدنش گل ها چو کوچه ای که ازان پادشاه می گذرد نگاه کوته اگر اوفتاده، مژگان بین که همچو غنچه ز طرف کلاه می گذرد ز باد صبح، محیط کرم به موج آمد پیاله گیر که وقت گناه می گذرد سلیم می گذرد هرچه هست در عالم ولی ببین به چه روز سیاه می گذرد سلیم تهرانی