سلیم تهرانی
غزل ها
شمارهٔ ۶۳۹: چو در غمخانه ی ما آید آن دلبر نمی ماند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چو در غمخانه ی ما آید آن دلبر نمی ماند اگر ماند شبی ماند، شب دیگر نمی ماند هوای گلخن از گلشن موافق تر بود ما را که آتش زنده جز در زیر خاکستر نمی ماند جهان کی می گذارد رونقی در کار ما باشد صدف چون بسته گردد، آب در گوهر نمی ماند چو گل هر عضوم از شوق تو پرواز دگر دارد پر و بالی که من دارم، به بال و پر نمی ماند ز تاج قیصر و خاقان خبر تا چند می پرسی سلیم آنجا که سر بر باد رفت افسر نمی ماند سلیم تهرانی