سلیم تهرانی
غزل ها
شمارهٔ ۶۲۱: قدم هر کس به راه او نهد منزل نمی خواهد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
قدم هر کس به راه او نهد منزل نمی خواهد به این بحر آنکه گردد آشنا، ساحل نمی خواهد ازان چون مرغ بسمل می تپم در خاک و خون دایم که بعد از مرگ هم آسوده ام قاتل نمی خواهد قبول خاطر ای همدم به دست کس نمی باشد ترا بسیار من می خواهم، اما دل نمی خواهد بنازم اهل همت را که احسان کریم ما دو عالم را به منت می دهد، سایل نمی خواهد حرم از پیش راه عاشقان گو یک طرف بنشین که چون ریگ روان این کاروان منزل نمی خواهد به تنهایی مرا همصحبتان ای کاش بگذارند چراغ لاله را صحراست خوش، محفل نمی خواهد جهان سامان خود را عیب پوش ناقصان دارد که پای خویش را طاووس جز در گل نمی خواهد سلیم از ناله خود را هر نفس آرم به یاد او ز خود مرغ قفس صیاد را غافل نمی خواهد سلیم تهرانی