سلیم تهرانی
غزل ها
شمارهٔ ۶۱۱: پیاله چون به من از دست او حواله شود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
پیاله چون به من از دست او حواله شود دهان غنچه پر از آب چون پیاله شود ز شوق بزم وصال تو همچو موسیقار نفس چو پیش لب من رسید، ناله شود هوای داغ جنون در کدام سرکه نبود؟ گمان که داشت که آخر نصیب لاله شود نصیب نیست بقایی شکفته طبعان را رسد به عمر طبیعی چو می دوساله شود ز آب، همچو صدف، کام من پرآبله است چو جام، آه اگر آتشم حواله شود ز ناز، دیر کشد ساغری که می گیرد شراب لاله و گل، کهنه در پیاله شود سلیم آنچه به یک نکته ما بیان سازیم اگر به شرح درآرند، صد رساله شود سلیم تهرانی