سلیم تهرانی
غزل ها
شمارهٔ ۶۰۴: چو گل به آب روان شد، چو می به تاب آمد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چو گل به آب روان شد، چو می به تاب آمد چو اشک رفت ز چشم من و چو خواب آمد چه احتیاج به قاصد نیازمند ترا که از صریر قلم، نامه را جواب آمد خیال می کنی از بس فریب و پرکاری هزار بار به دنیا چو آفتاب آمد ز بس که خورده دل من فریب تشنه لبی ز موج شعله به گوشم صدای آب آمد سلیم می برم امشب به پای خم شمعی که پیر دیر، شب رفته ام به خواب آمد سلیم تهرانی