سلیم تهرانی
غزل ها
شمارهٔ ۵۷۷: از قفای زلف مشکین تو عنبر می دود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از قفای زلف مشکین تو عنبر می دود در رکاب حلقه ی گوش تو گوهر می دود چون زلیخا در رهت ای یوسف گل پیرهن گه به دیوار آفتاب و گاه بر در می دود رهروان را نیست آرامی، که همچون گردباد پا به دامن هرکه پیچیده ست بهتر می دود قطره قطره اشکم از لب تشنگی در راه شوق در سراغ آب، چون خیل سکندر می دود می فروشد نکهت پیراهن او را صبا برگ گل در باغ هر سو از پی زر می دود اشک می جوشد ز چشمم در قفای او سلیم پادشاهی رفته، وز دنبال، لشکر می دود سلیم تهرانی