سلیم تهرانی
غزل ها
شمارهٔ ۵۵۱: به هر چمن که دلم با فغان درون آید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به هر چمن که دلم با فغان درون آید ز داغ لاله ی او تا به حشر خون آید به شوق دیدن من سر به کوه و دشت نهد ز هر دیار که دیوانه ای برون آید نمی شود به فسون رام با کسی این مار مرا به دست، سر زلف یار چون آید؟ نظر به جانب گل بی رخ تو نگشایم به دیده ام چو گل چشم اگر درون آید به فیض عشق بنازم که آفتاب سلیم به دیدنم همه صبح از پی شگون آید سلیم تهرانی