سلیم تهرانی
غزل ها
شمارهٔ ۵۴۶: دلم آن زلف سیه برد و تغافل دارد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دلم آن زلف سیه برد و تغافل دارد که سر زلف ندارد، خم کاکل دارد از سر شوق رود تا پی آن طرف کلاه غنچه دامن به میان از پر بلبل دارد صبح شد، مست من از خواب صبوحی برخیز! که صبا آمده و رقعه ای از گل دارد مشکلی نیست که از عشق تو آسان نشود در ره شوق تو سیلاب فنا پل دارد مرد دنیا که خورد باده، ترقی نکند سنگ در آب، همه رو به تنزل دارد بی نیاز از کرم اهل جهانیم سلیم نیست محتاج کسی، هرکه توکل دارد سلیم تهرانی