سلیم تهرانی
غزل ها
شمارهٔ ۵۳۳: آیینه از خیال رخش آفتاب شد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آیینه از خیال رخش آفتاب شد جام تهی ز یاد لبش پر شراب شد ساقی به دست او برسان زود باده را کز حسرت لبش دل پیمانه آب شد در باغ بی لب تو کشیدم ز سینه آه بر شاخ، غنچه چون دل بلبل کباب شد با چشم تر به یاد تو رفتیم ازین جهان چون طفل خردسال که گریان به خواب شد بی طاقتی به کار محبت مکن سلیم سیماب، کشته از سبب اضطراب شد سلیم تهرانی