سلیم تهرانی
غزل ها
شمارهٔ ۵۲۲: فغان کز دیر، زاهد سبحه را بگسسته می آرد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
فغان کز دیر، زاهد سبحه را بگسسته می آرد ز کوی می فروشان توبه را بشکسته می آرد غم خانه چرا داری که گر غارتگرت عشق است ترا با خانه چون مرغ قفس، در بسته می آرد برای سود و سودا رو به آتشخانه ی دل کن که هرکس مشت خاری می برد، گلدسته می آرد روان کن زر برای می، که زر آن سرخ عیار است که تا رفته، سبو را دست و گردن بسته می آرد! سپند ای شاخ گل، حسن ترا در کار اگر باشد ز آتش شوق ما پیش تواش برجسته می آرد سلیم ایام را در عیب پوشی نیست تقصیری برای هرکه کوتاه است، کفش جسته می آرد سلیم تهرانی