سلیم تهرانی
غزل ها
شمارهٔ ۴۹۸: روز بی معشوق و شب بی جام گلگون می رود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
روز بی معشوق و شب بی جام گلگون می رود می رود عمر سبک خیز و ببین چون می رود از ملاقات سرشکم عمرها رفت و هنوز چون گلوی صید بسمل ز آستین خون می رود در بیابان جنون از بس که گرم جستجوست خار می سوزد اگر در پای مجنون می رود برنمی تابد تن روشندلان بار لباس از نمد آیینه ام چون آب بیرون می رود قطعه ای از خاک یونان است پای خم سلیم طفل اگر آید به درس اینجا، فلاطون می رود سلیم تهرانی