سلیم تهرانی
غزل ها
شمارهٔ ۴۸۷: چون مست من سوار به عزم شکار شد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چون مست من سوار به عزم شکار شد شیر از پی گریز به آهو سوار شد! بر من گذشت سروی و از شوق دامنش همچون چنار دست من از کاروبار شد می را بود به خون سیاووش نسبتی هرجا که فتنه ای ست ازو آشکار شد بالید چون حباب تن ناتوان من آب و هوای میکده ام سازگار شد در نافه مشک کهنه چو شد، خاک می شود در دیده ام خیال خط او غبار شد دیگر سلیم موسم شور جنون رسید دیوانه مژده باد که فصل بهار شد! سلیم تهرانی