سلیم تهرانی
غزل ها
شمارهٔ ۴۸۶: همچو شمعم آتش از مژگان به دامن می چکد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
همچو شمعم آتش از مژگان به دامن می چکد اشک در ویرانه ام از چشمم روزن می چکد خویش را کشتم زشوق دلخراشی عاقبت خون من از ناخنم چون تیغ دشمن می چکد آنکه زخمم دوخت، آگه نیستم از حال او این قدر دانم که خون از چشم سوزن می چکد آب بر آتش زدن، کار بتان هند نیست کز سر هر مویشان، چون شمع، روغن می چکد در وداع خویش، چشم غیر را آن گل سلیم می کند پاک و سرشک از دیده ی من می چکد سلیم تهرانی
ظ„ط؛طھظ†ط§ظ…ظ‡
ط¬ط³طھط¬ظˆ
ظˆط²ظ†