سلیم تهرانی
غزل ها
شمارهٔ ۴۷۱: به دست آیینه از عکس رخش گلدسته را ماند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به دست آیینه از عکس رخش گلدسته را ماند ز شانه زلف او هندوی ترکش بسته را ماند پریشانی ز شوق طره ی آشفته ای دارد حدیث من که عقد گوهر بگسسته را ماند شدم آسوده تا بر یاد او چشم از جهان بستم به چشم من خیالش زخم مرهم بسته را ماند مگر از صبح محشر روزن من روشنی یابد که شب های سیاهم ابروی پیوسته را ماند سلیم او را به جای خویش آوردن نه آسان است دل آواره ی من عضو از جا جسته را ماند سلیم تهرانی