سلیم تهرانی
غزل ها
شمارهٔ ۴۷۰: از گریبان سر نیاوردم برون تا چاک شد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از گریبان سر نیاوردم برون تا چاک شد دست بر سر داشتم چندان که دستم خاک شد با غ بار دل ز بس آمیخت از سیلاب اشک دامنم پرخاک همچون دامن افلاک شد هیچ کس پرورده ی خود را نمی خواهد زبون آب و آتش را خصومت بر سر خاشاک شد بر سر افشانم کنون، کز بس که بر سینه زدم سنگ در دست من دیوانه مشت خاک شد هرچه می آید ز مستان می توان آن را کشید زیر دست دیگری نتوان به غیر از تاک شد یار تا از بزم می رفت، از غبار غم سلیم شیشه ی ساعت شده مینا، ز بس پر خاک شد سلیم تهرانی