سلیم تهرانی
غزل ها
شمارهٔ ۴۶۷: شورش منصور را آخر سرم معراج شد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شورش منصور را آخر سرم معراج شد مغزم از آشفتگی چون پنبه ی حلاج شد تاب یک افغان ندارد از نزاکت گوش گل زین چمن صد بلبل از بهر همین اخراج شد در گره چون غنچه محکم دار نقد خویش را تا صدف بگشود دست بسته را، محتاج شد پادشاه وقت خویشم کرد یک جام شر اب همچو شمعم شعله ای بر سر دوید و تاج شد هرچه حاصل شد سلیم از عمر، آن را عشق برد زین سفر هر چیز آوردیم، صرف باج شد سلیم تهرانی