سلیم تهرانی
غزل ها
شمارهٔ ۴۴۸: اضطراب شعله را داغم به گلخن می دهد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
اضطراب شعله را داغم به گلخن می دهد پیچ و تاب رشته را زخمم به سوزن می دهد آسمان را سوخت برق آه من، اینش سزاست شعله را هرکس که جا در زیر دامن می دهد در دیار ماست از بس بدشگون اسباب کین هرکه دارد تیر و شمشیری، به دشمن می دهد بس که با تاریکی این خانه عادت کرده ام چشم نگشایم که آن یادی ز روزن می دهد باغبان بر رغم بلبل، از صف نامحرمان هرکه چشم زاغ دارد ره به گلشن می دهد! معنی تسلیم بر هرکس شود روشن سلیم همچو شمع از هر نسیمی تن به مردن می دهد سلیم تهرانی