سعدی شیرازی
باب هفتم در عالم تربیت
بخش ۱۱ - گفتار اندر غیبت و خللهایی که از وی صادر شود: بد اندر حق مردم نیک و بد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بد اندر حق مردم نیک و بد مگوی ای جوانمرد صاحب خرد که بد مرد را خصم خود می کنی وگر نیکمردست بد می کنی تو را هر که گوید فلان کس بدست چنان دان که در پوستین خودست که فعل فلان را بباید بیان وز این فعل بد می برآید عیان به بد گفتن خلق چون دم زدی اگر راست گویی سخن هم بدی زبان کرد شخصی به غیبت دراز بدو گفت داننده ای سرفراز که یاد کسان پیش من بد مکن مرا بدگمان در حق خود مکن گرفتم ز تمکین او کم ببود نخواهد به جاه تو اندر فزود کسی گفت و پنداشتم طیبت است که دزدی بسامان تر از غیبت است بدو گفتم ای یار آشفته هوش شگفت آمد این داستانم به گوش به ناراستی در چه بینی بهی که بر غیبتش مرتبت می نهی؟ بلی گفت دزدان تهور کنند به بازوی مردی شکم پر کنند ز غیبت چه می خواهد آن ساده مرد که دیوان سیه کرد و چیزی نخورد! سعدی شیرازی