سلیم تهرانی
غزل ها
شمارهٔ ۴۱۸: آنکه در پیری می عشرت به ساغر می کند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آنکه در پیری می عشرت به ساغر می کند در کنار بام، مستی چون کبوتر می کند گفتگوی مردم دیوانه دارد تازگی تا سخن سر می کند، صد کس قلم سر می کند از حقارت ننگرند اهل نظر سوی کسی مور را آیینه ام نسبت به جوهر می کند همچو نیکان می توان شد، بخت اگر یاری کند قطره را امیدوار از خویش، گوهر می کند خود به خود گردد مهیا حسن را اسباب ناز مرغ دیبا بالش او را پر از پر می کند وادی سرگشتگی هم خالی از همچشم نیست گردباد از رشک مجنون خاک بر سر می کند آسمان همچون حباب از جوش اشک من سلیم برده سر در آب، تا باز از کجا برمی کند سلیم تهرانی