سلیم تهرانی
غزل ها
شمارهٔ ۳۹۹: مرا ز بزم خود آن پر عتاب می راند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مرا ز بزم خود آن پر عتاب می راند چو سایه کز بر خود آفتاب می راند چنان به راه تو صید فریب گشته دلم که هر نسیم چو موجم به آب می راند چه دشمنی ست ندانم که باز گردش چرخ مرا ز کوی تو چون آفتاب می راند مریض عشقم و دایم اجل به بالینم نشسته و مگس از من به خواب می راند سلیم توبه شکن شد دگر هوای بهار نسیم کشتی ما در شراب می راند سلیم تهرانی