سلیم تهرانی
غزل ها
شمارهٔ ۳۷۰: در چمن دوش صبا بوی تو سودا می کرد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در چمن دوش صبا بوی تو سودا می کرد گل به کف داشت زر و غنچه گره وا می کرد سرو قد تو ز بیرون چو خرامان بگذشت چمن از رخنه ی دیوار تماشا می کرد نتوان کام به زور از لب معشوق گرفت گر میسر شدی این کار، زلیخا می کرد گوشه گیری چو من ایام ندیده ست، کجاست آنکه دایم هوس دیدن عنقا می کرد رخصت گریه مرا نیست، وگرنه مژه ام خنده ی موج، گره بر لب دریا می کرد آنچه در حوصله گنجد به طلب، گر موسی زود بیهوش نمی گشت تماشا می کرد نتوانم که کشم منت بیگانه سلیم چاره ی درد دلم ورنه مسیحا می کرد سلیم تهرانی