سلیم تهرانی
غزل ها
شمارهٔ ۳۶۱: امشب گل شکفتگی ما دو رنگ بود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
امشب گل شکفتگی ما دو رنگ بود نقل شراب، پسته ی خندان تنگ بود ساقی ز چهره آینه بر روی بزم داشت مطرب ز پنجه، شانه کش زلف چنگ بود گل از حجاب لاله رخان حال غنچه داشت شکر ز خنده ی لب خوبان به تنگ بود می کرد مدعی به من اظهار دوستی امشب ستاره پنبه ی داغ پلنگ بود هر موج کز محیط پرآشوب روزگار برخاست، چون ملاحظه کردم نهنگ بود ننمود مرگ هیچ کس از بیم جان مرا اوقات عمر من همه چون روز جنگ بود گردد دلم شکسته ز تندی بوی گل آن روزگار رفت که این شیشه سنگ بود چون صورت فرنگ، نگاه تو عام شد رفت آن زمان که عرصه بر احباب تنگ بود موج شراب، صیقل آن تا نشد سلیم چون برگ تاک، آینه ام زیر زنگ بود سلیم تهرانی