سلیم تهرانی
غزل ها
شمارهٔ ۳۵۳: سودی به ره عشق ز تدبیر نباشد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
سودی به ره عشق ز تدبیر نباشد یک کار نکردیم که تقصیر نباشد بی زلف تو آرام به فردوس ندارم جایی نتوان بود که زنجیر نباشد در هر نفسی رنگ دگر برکند این باغ با غنچه بگویید که دلگیر نباشد آیینه به کف گیر که از رشک بمیریم در کشتن ما حاجت شمشیر نباشد افسوس جوانی، که خرد هر که ستوری پرسد ز فروشنده که این پیر نباشد! معشوق جوان را چه غم عاشق پیر است نقصان شکر نیست اگر شیر نباشد فریاد سلیم از ستم او که ندارم یک شکوه که چون گریه گلوگیر نباشد سلیم تهرانی