سلیم تهرانی
غزل ها
شمارهٔ ۲۴۸: پایه ی نعش مرا یار من از جا برداشت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
پایه ی نعش مرا یار من از جا برداشت آخر از خاک مرا آن گل رعنا برداشت در رهش هیچ کس از خاک مرا برنگرفت نقش پا را نتواند کسی از جا برداشت بگذر از هستی و خود را به مقامی برسان تا درین ره ننهی سر، نتوان پا برداشت کوه و صحرا همه گلزار شد از گریه ی من مژه ام منت ابر از سر دنیا برداشت ساقی از بزم برون رفت و دلم با خود برد از پی باده مگر رفت که مینا برداشت؟ رفت آن سرو روان چون سوی گلزار سلیم بلبل از دامن گل دست تمنا برداشت سلیم تهرانی