سلیم تهرانی
غزل ها
شمارهٔ ۲۰۳: ای خوش آن آزاده ای کو در به روی کام بست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای خوش آن آزاده ای کو در به روی کام بست دیده از نظاره ی این باغ، چون بادام بست از ضعیفی، قوت بی طاقتی با من نماند ناتوانی بر من آخر تهمت آرام بست با وجود آنکه لبریز شرابم، از خمار یک دم از خمیازه نتوانم دهن چون جام بست صید صیادی نگردیدیم، تا کی می توان خویش را همچون گره بر حلقه ی هر دام بست ما کجا و خوشدلی، هرگز نیاساید سلیم آنکه بر ما تهمت این آرزوی خام بست سلیم تهرانی