سلیم تهرانی
غزل ها
شمارهٔ ۹۷: عشق او در وادی من فکرها بسیار داشت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عشق او در وادی من فکرها بسیار داشت سوخت خاشاکم، وگرنه شعله با او کار داشت در بساط این گلستان یک گل بی خار نیست بر گل دیبا اگر پهلو نهادم، خار داشت هرچه دیدم، در ره شوقش سماع انگیز بود نعره ی شیر از نیستان، شور موسیقار داشت عقل نتوانست منع عشق غارتگر کند خانه ی ما پاسبان از صورت دیوار داشت آنکه کاری غیر گلچینی به عمر خود نکرد دیدم او را کز چمن می رفت و مشتی خار داشت رفت تخت او به باد حادثات آخر سلیم گرچه از ایام، جم انگشتر زنهار داشت سلیم تهرانی