سلیم تهرانی
غزل ها
شمارهٔ ۸۰: بیا که سوخت ز شوق تو لاله در صحرا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بیا که سوخت ز شوق تو لاله در صحرا بود به راه تو چشم غزاله در صحرا خورد ز لاله چو مستان انجمن هر دم به یاد چشم تو آهو پیاله در صحرا روم ز شوق تو بیرون ز شهر، تا چو جرس کنم به کام دل خویش ناله در صحرا اثر نبود ز مجنون، که دشت پیمایی چو گردباد به من شد حواله در صحرا کسی که شورش دریا ندیده، پندارد که ریخته ست گهر همچو ژاله در صحرا زگل بپرس که مرغ چمن چه می گوید که من برآمده ام همچو لاله در صحرا گریزپاست نشاط زمانه، واقف باش ز دست خود نگذاری غزاله در صحرا چو خسته ای که به منزل ز کاروان ماند سلیم رفته و پیچیده ناله در صحرا سلیم تهرانی