سلیم تهرانی
غزل ها
شمارهٔ ۶۵: کی ز تیغ آفتاب خویش باشد غم مرا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کی ز تیغ آفتاب خویش باشد غم مرا سر بود در راه او چون قطره ی شبنم مرا من که همچون سبزه ام هر شبنم آب زندگی ست از چه دارد ابر بر سر منت عالم مرا معجز عیسی ز زخم سینه ی من عاجز است کی چو داغ آینه سودی دهد مرهم مرا تا به کی از آتش هر کس گدازم همچو موم کاشکی بردی دلی از سنگ چون خاتم مرا در قیامت ساقی کوثر اگر جامی دهد کافرم گر باشد از آشوب محشر غم مرا ای که دست قدرتت، هم پنجه ی صنع خداست مشت خاکی قابلم، گر می کنی آدم مرا سوخته گر آتش غم شاخسارم را سلیم می تواند کرد ابر دست او خرم مرا سلیم تهرانی