سلیم تهرانی
غزل ها
شمارهٔ ۵۶: مدعی کو تا چراغ محفلم بیند ترا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مدعی کو تا چراغ محفلم بیند ترا غافل از راه آید و در منزلم بیند ترا از ترحم سنگ را دل خون شود هر گه چو موج خنده زن بر گریه ی بی حاصلم بیند ترا در غم سامان به راه کعبه، ای بت نیستم راهزن ترسم درون محملم بیند ترا کاش سوزن بخیه ی اول به چشم خود زند کز شکاف سینه ترسم در دلم بیند ترا صحبت ما و تو ای طوفان نگردد برطرف ناخدا کو تا حریف ساحلم بیند ترا دست کوته کن سلیم از من، که ترسم روزگار عاجز از اصلاح کار مشکلم بیند ترا سلیم تهرانی