سلیم تهرانی
غزل ها
شمارهٔ ۲۴: فغان که سوخت جهان بهانه گیر مرا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
فغان که سوخت جهان بهانه گیر مرا چو صبح کرد به فصل شباب، پیر مرا ز موج خیزی دریای عشق، پنداری که مورم و گذر افتاده بر حصیر مرا درین چمن نه چنان خفته ام که از غفلت چو سبزه سردهد آب این جهان به زیر مرا نداشت حوصله منصور، جام عشق به من اشاره کرد که از دست او بگیر مرا! چو شیشه ام به پیاله سری ست، پنداری که داده دایه ی من با پیاله شیر مرا به سر فتیله ی داغم چو شمع روشن شد گذشت یاد تو هرگاه در ضمیر مرا سلیم، یار فروشی عشق را نازم که خاک بودم و بفروخت چون عبیر مرا سلیم تهرانی