سلیم تهرانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۰: سخن بست از لبم احرام طوف کعبه ی دل ها
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
سخن بست از لبم احرام طوف کعبه ی دل ها تماشا کن درو چون کاروان کعبه محمل ها ز زهد و توبه در کار دلم صد عقده افتاده ست بیا ساقی مرا آزاد کن از قید مشکل ها بود سبب ذقن نقل می تحقیق، عارف را بیابان حرم را بر سر چاه است منزل ها ز نی آموز در صحرا سماع بیخودی کردن کمانچه وار باشی چند، کون جنبان محفل ها؟ درین صحرا که بیش از دانه دهقان خفته در خاکش به خود اندیشه ای کن تا چه خواهد بود حاصل ها به دریایی که همچون نوح، من افکنده ام لنگر سفینه بر سر موجش بود تابوت ساحل ها قیاس مهر و کین هر کسی از خاطر خود کن به هم چون دانه های سبحه راهی هست از دل ها سلیم امشب به یاد تربت حافظ قدح نوش است الا یا ایها الساقی ادر کأسا و ناولها سلیم تهرانی