قدسی مشهدی
غزل ها
شمارهٔ ۲۹۸: دلم خون شد چو دیدم حلقهحلقه گشته گیسویش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دلم خون شد چو دیدم حلقه حلقه گشته گیسویش گمان بردم که هریک چشم حیرانی ست بر رویش چو دانم هر سر مویش گرفتار دگر خواهد سری دارد دلم چون شانه با هر تار گیسویش بگیرد آفتاب ای کاش، تا روشن شود چشمم به خاک افتاده ای تا چند بینم بر سر کویش گر افتد در رهش گل، کوبدم پهلو، که می دانم چو نقش پا نخواهد شد جدا از خاک، پهلویش خیال غمزه را زحمت مده گو نرگس جانان که شد ناخن، خراش سینه ام را یاد ابرویش تماشا چون توانم کرد قدسی تندخویی را که افتد صد شکن بر هر نگاه از تندی خویش قدسی مشهدی