قدسی مشهدی
غزل ها
شمارهٔ ۱۷۴: کی بی توام نظاره به چشم آشنا شود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کی بی توام نظاره به چشم آشنا شود؟ بنمای روی خود که مرا دیده وا شود سوی در تو کعبه روان پی نمی برند گر سنگشان به زیر قدم توتیا شود نرگس دهد پیاله خالی به دست تو از بس که پیش چشم تو بی دست و پا شود یکرنگم آنچنان که به شمشیر آفتاب باور مکن که روز من از شب جدا شود افتد ز اضطراب دل من در اضطراب پهلوی من، به بزم تو آن را که جا شود بر روی دوستان به نظر زنده ام چو شمع میرم، اگر به هم مژه ام آشنا شود بیرون شدم ز بزم تو از حرف بوالهوس مرغ از چمن رمیده ز رشک صبا شود قدسی مشهدی