قدسی مشهدی
غزل ها
شمارهٔ ۹۲: جز وصال او دلم هرگز تمنایی نداشت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
جز وصال او دلم هرگز تمنایی نداشت غیر سودایش دل شوریده سودایی نداشت عمرها شد ساغر نرگس چو جام ما تهی ست مجلس آرای چمن هم دُرد مینایی نداشت عاقبت یوسف متاع حسن، سوی مصر برد مشتری گویی به کنعان چشم بینایی نداشت در جبینش از چه رو امروز نور دیگرست؟ آفتاب امروز اگر رخ بر کف پایی نداشت دُرد نگذارم به جام لاله گر بر لب نهم هرگز این میخانه چون من باده پیمایی نداشت قدسی مشهدی