فیض کاشانی
غزل ها
شمارهٔ ۶۸: گفتم کیم به طلعت تو شادمان کنند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گفتم کیم به طلعت تو شادمان کنند؟ گفت آن زمان که وقت شود فکر آن کنند گفتم که چیست سرّ نهان بودن شما؟ گفت این حکایتی است که با نکته‏دان کنند گفتم که جان دهند و رضای شما خرند گفتا در این معامله کمتر زیان کنند گفتم ز گفتگوی شما شاد می‏شوم گفتا خوش آن کسان که دلی شادمان کنند گفتم مسیح بهرچه آید ز آسمان؟ گفتا که اقتدا به امام زمان کنند گفتم چو از جهان بروم من چه سود از آن؟ گفتا که رجعتی است که پیر و جوان کنند گفتم که دوستان تو رجعت چرا کنند؟ گفتا که تا معاونت مستعان کنند ***** گفتم همیشه فیض دعای تو می‏کند گفت این دعا ملائک هفت آسمان کنند فیض کاشانی