فیض کاشانی
غزل ها
شمارهٔ ۶۴: لاف محبت او، بر قدسیان توان زد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
لاف محبت او، بر قدسیان توان زد از سوز شوقش آتش، در انس و جان توان زد بر آستان مهدی، گر سر توان نهادن گلبانگ سربلندی، بر آسمان توان زد گر دولت وصالش، خواهد دری گشادن سرها بدین تخیل، بر آستان توان زد بر جویبار چشمم، گر سایه افکند دوست بر خاک رهگذارش، آب روان توان زد عدلش چو رو نماید، ظلم و ستم بسوزد بی‏حضرتش چکاری، بر ظالمان توان زد علم و کتاب و سنت، بی او چه ذوق بخشد جام می مغانه، هم با مغان توان زد سبط رسول و قرآن، فهم درست و ایمان چون جمع شد معانی، گوی بیان توان زد ***** یا رب به وصل مهدی بر فیض مرحمت کن باشد که گوی دولت، با دوستان توان زد فیض کاشانی