فیض کاشانی
غزل ها
شمارهٔ ۴۴: نه هر که روى نبى دید سرورى داند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نه هر که روی نبی دید سروری داند نه هر که آینه سازد، سکندری داند کسی که اکثر عمرش به بت‏پرستی رفت چسان هدایت دین پیمبری داند؟ کسی که در ره دین کج نهد قدم ز اول زره برون رود آخر چه رهبری داند هزار در که هر یک هزار بگشاید ز علم تا نبود چون کسی سری داند به جز خدای نداند امام عالم کیست که قدر گوهر یک دانه گوهری داند نجات خلق ز غرقاب جهل کار علی است در این محیط نه هر کس شناوری داند مقام راهبری گر به حق بود نیکوست وگرنه هر که تو بینی ستمگری داند ***** جهان و کار جهان گرچه در هم است ای فیض ولی مدبّر کل دادگستری داند فیض کاشانی