فیض کاشانی
غزل ها
شمارهٔ ۴۱: گر من از باغ تو یک میوه بچینم چه شود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر من از باغ تو یک میوه بچینم چه شود پیش پائی به چراغ تو ببینم چه شود یارب اندر کنف سایه مولای زمان که من سوخته یک دم بنشینم چه شود آخر ای خاتم انوار هدایت آثار گر فتد عکس تو بر لعل نگینم چه شود یک نفس جلوه کنی تا که به مرآت رخت صورت و سیرت جد تو ببینم چه شود چون به دل مهر تو دارم منگر نیک و بدم گر چنانم چه بود یا که چنینم چه شود صرف شد عمر گرانمایه به امید واسف تا از آنم چه به پیش آید و اینم چه شود ***** عمرت ای فیض گر اینسان گذرد روز به روز دانم از پیش که احوال نسیمم چه شود فیض کاشانی