فیض کاشانی
غزل ها
شمارهٔ ۲۹: بیا بیا که ز هجر تو کار دل زاریست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بیا بیا که ز هجر تو کار دل زاریست ز دست رفت دل و کار وقت دلداری است به آستان تو مشکل توان رسید آری عروج بر فلک سروری به دشواری است وصال او طلبیدن نه کار هر خامی است بسوز ای دل اگر با منت سریاری است عبادت و ورع و زهد و علم می‏باید به وصل او نرسد هر که زین هنر عاری است ولای آل پیمبر به قول ناید راست هزار نکته در این کار و بار دین‏داری است بهر کجا که نسیمی وزد ز خاک درش چه جای دم زدن از نافه‏های تاتاری است ***** لقای او چه شود گر به خواب فیض آید زهی مراتب خوابی که به ز بیداری است‏ فیض کاشانی