فیض کاشانی
غزل ها
شمارهٔ ۲۰: ما را امام هست و یارا چه حاجت است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ما را امام هست و یارا چه حاجت است خورشید هست نور ثریا چه حاجت است‏ ای حضرت امام به سرّی که با خدای داری دمی بپرس که ما را چه حاجت است ای پادشاه شرع، خدا را بسوختیم آخر سئوال کن که گدا را چه حاجت است‏ ارباب حاجتیم و زبان سئوال نیست در حضرت کریم تمنا چه حاجت است جام جهان نماست ضمیر منیر دوست اظهار احتیاج خود آن‏جا چه حاجت است حق داند و تو نیز که با ما چه می‏رود در غیبت شما به تقاضا چه حاجت است ***** فیض ار چه محرم است به جان مخلص شماست مهر شما چو نیست به تقوی چه حاجت است فیض کاشانی